سوم: به یكى از اسمهاى خداوند عالم قسم بخورد كه به غیر ذات مقدس او گفته نمىشود، مانند خدا، و اللّه، یا خدا را به صفات و افعالى یاد كند كه مخصوص اوست مثلاً بگوید: قسم به آن كسى كه آسمانها و زمین را آفرید، و نیز اگر به اسمى قسم بخورد كه به غیر خدا هم می گویند، ولى بقدرى به خدا گفته مىشود كه هر وقت كسى آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر مىآید، مثل آنكه به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است، بلكه اگر به اسمى قسم بخورد كه فقط در مقام قسم خوردن ذات حق از آن به نظر مىآید، مثل سمیع و بصیر باز هم قسمش صحیح است.
چهارم: قسم را به زبان بیاورد، ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است، و كسى كه قادر بر تكلم نیست، اگر بنویسد و آن را در قلبش قصد كند كافى است، بلكه قادر بر تكلم نیز اگر بنویسد ـ بنابر احتیاط واجب ـ ، باید به آن عمل كند.
پنجم: عمل كردن به قسم براى او ممكن باشد، و اگر موقعى كه قسم می خورد ممكن نباشد و بعداً ممكن شود، كافى است، و اگر موقعى كه قسم مىخورد ممكن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتى كه عاجز مىشود قسم او بهم مىخورد، و همچنین است اگر بقدرى مشقت پیدا كند كه نشود آن را تحمل كرد، و این عجز اگر به اختیار او باشد، یا بدون اختیار ولى او در تأخیر از زمان قدرت عذرى نداشته باشد، گناه كرده و كفاره واجب است.
چنانچه کسی عمداً مخالفت با قسم كند گناه كرده است باید كفاره بدهد، یعنى یا ده فقیر را سیر كند یا آنان را بپوشاند، و اگر اینها را نتواند، باید سه روز پى در پى روزه بگیرد.
کفاره اطعام هر فقیر، 700 تومان است.
نظرات شما عزیزان: